روشن گشته است به همين سبب عارف به هر چيزى كه نگاه مى كند ابتدا خدا را مشاهده و رؤيت مى كند.
شدى مستور در ويرانه دل»[1]
بنا براين حقيقت اشياء و تمامى موجودات حق است زيرا حق به خودى خود آشكار است «هو الظاهر» و پيدايى موجودات به واسطه اوست. بنابرين «الحق محسوس و الخلق معقول» خدا بوسيله حس ظاهر و خلق با نيروى عقل شناخته مى شود.
گر او نهان بود به جهان، خود عيان كجاست؟
اى جان بگو كه مظهر و جان جهان كجاست؟[2]»
و يا:
جلوه عالم چه باشد، جمله اوست
مظهر و ظاهر چو وابينى هم اوست
اين نمود غير، عين وهم توست
در نمودِ آينه كو غير دوست[3]»
پس آنگه لمعه اى از برق تأييد
تجريد مجرد از ماديات، پاك شدن از ظواهر مادى و تعيّنات عالم هستى
[1] همان،همان صفحه.
[2] لاهيجى، شرح گلشن راز، ص60.
[3] همان، ص62.