responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 75

سؤالات را در مدتى كوتاه پاسخ گفتم.

68) دل از حضرت چو نام نامه در خواست

جواب آمد به دل كان گلشن ماست

حضرت ‌ منظور خداوند است.

نامه ‌ پاسخ سؤالات ارسالى از سوى خراسان كه بعداً منظومه «گلشن راز» ناميده  شد.

هنگامى كه پاسخ سؤالات به نظم داده شد «دل» كه در حقيقت لوح محفوظ است از خداوند كه فيّاض مطلق است نام نامه اى را كه در جواب نامه ارسالى گفته بودم درخواست كرد. با الهامات الهى جواب آن درخواست به دل رسيد كه نام آن نامه «گلشن ما» است.

69) چو حضرت كرد نام نامه گلشن

شود زو چشم دلها جمله روشن

هنگامى كه خداوند نام نامه را «گلشن» تعيين كرد بديهى است كه چشم دلهاى عارفان به وسيله آن منوّر و نورانى خواهد شد. از آن جهت چشم دل آورده است كه معانى عرفان و اسرار الهى با ديده دل، دريافت و ادراك مى شود.

«گر تو مى دارى جمال يار دوست

دل بدان كايينه ديدار اوست

دل بدست آور كمال او ببين

آينه كن جان جمال او ببين»[1]


[1] لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 49.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست