responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 69

نمى گنجد و با كلمات و عبارات قابل بيان نيست همان طور كه آب درياى قلزم با آن وسعت را نمى توان در ظرفى جا داد.

54) چو ما از حرف خود در تنگناييم

چرا چيزى دگر بروى فزاييم

هنگامى كه ما معانى عرفانى، مشاهدات و مكاشفات و تجلّيات را در قالب الفاظ و حروف به نثر نمى توانيم بيان نماييم چرا خود را در تنگناى قافيه و عروض قرار دهيم و بكوشيم تا مطالب را به نظم بيان كنيم.

ملاّى روم در اين باره گويد:

«قافيه انديشم و دلدار من

گويدم منديش جز ديدار من

حرف چبود تا تو انديشى از آن

حرف چبود خار ديوار رزان

لفظ و حرف و صوت را بر هم زنم

تا كه بى اين هر سه با تو دم زنم»[1]

55)نه فخر است اين سخن كز باب شكراست

به نزد اهل دل تمهيد عذر است

اهل دل ‌ عارف آگاه، سالك واصل، مراد از اهل دل امير حسينى هروى، ناظم سؤالات نامه است.

تمهيد ‌ آماده نمودن، زمينه سازى، مقدمه چينى(ف-م)

شيخ در اين بيت در پى نفى تفاخر نسبت به سخنانى است كه در ابيات قبل ذكر كرده است. از طرفى در يك لحظه جواب نامه را به نظم دادن و نوشتن كتب و رسائل مختلف و هرگز كلامى را به شعر نگفتن را نه از باب غرور و مفاخرت بيان نموده است بلكه به حكم «و امّا بنعمة ربك فحدث»[2] از باب شكر به درگاه خداوند است.از طرف


[1] نيكلسون، جلد اول، دفتر اول، ص 106.

[2] الضحى، آيه 11.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست