responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 408
825) ملائك خورده صاف از كوزه پاك

به جرعه ريخته دُردى بدين خاك

دُرْد ‌ آنچه از شراب ته نشين شود، شراب ناصاف

جرعه ‌ يك دفعه و يكبار نوشيدن شراب را گويند.

فرشتگان مقّرب درگاه حقّ از مِى محبّت خداوندى صاف ترين و پاك ترين آن را بىواسطه از دست ساقى مى نوشند.و چون فيض خداوندى نخست به ارواح مطهره كه ملائك مى باشند فيضان مى كند لفظ «صاف» بكار برده است همچنين فرشتگان بعد از نوشيدن مى صاف جرعه اى از ته مانده جام را بر خاك ريخته اند.دُردى ريختن بر خاك اشاره به پست بودن مرتبه خاك است.

826) عناصر گشته زان يك جرعه سرخوش

فتاده گه در آب گه در آتش

عناصر ‌ منظور عناصر اربعه آتش، باد، آب، خاك است.

عناصر اربعه از آن جرعه اى كه ملائك بر خاك ريختند، نوشيدند و به واسطه آن مست و سرخوش شدند و از شدّت مستى و شوق از خود بيخود شده، گاه در آب غرق و گاه در آتش عشق و طلب مى سوزند.

827) ز بوى جرعه اى كافتاد بر خاك

بر آمد آدمى تا شد بر افلاك

به واسطه جرعه اى از مِىِ محبّت الهى كه بر خاك پست ريخته شد به حكم ﴿خلق الانسان من صلصال كالفخّار[1] انسان آفريده شد و به حكم ﴿نفخت فيه من روحى[2]به آنچنان مرتبه اى رسيد كه از افلاك نيز بالاتر رفت و به مقام خليفة اللهى برگزيده  شد.


[1] الرحمن، آيه 14.

[2] حجر، آيه 29.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست