responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 348

هر گاه تعيّنات و تعلقات مادّى به واسطه تجلّيّات انوار الهى از «هستى» و «وجود» آدمى نيست و نابود گردد، در نگاه حقّ بين انسان حق جو بالا و پستى و اختلاف كه ناشى از تعيّنات است از بين مى رود و وحدت حقيقى حاصل و ظاهر مى گردد.

«هر كه غرق بحر وحدت شد خبر دارد ز ما

ورنه حال ما چه داند هر كه او بر ساحل است»[1]

690) نماند مرگ تن در دار حيوان

به يكرنگى بر آيد قالب و جان

دار حيوان ‌ منظور آخرت است.

يكرنگى ‌ اتحاد، وحدت

قالب ‌ جسم، تن

اين بيت ناظر بر آيه ﴿و ما هذه الحيوة الدنيا الاّ لهو و لعب و انّ الدّار الاخرة لهى الحيوان[2] است.

در عالم معنى و آخرت «مرگ تن» وجود ندارد و مرگ جسمانى در عالم مادّه و مُلك مى باشد. همچنين در عالم ملكوت، جسم و روح آدمى به سبب نور وجود حقيقى واحد و متحد گشته و فنا و زوال ندارد و در آنجا حيات هميشگى و جاودانه  دارد.

691) بود پا و سر و چشم تو چون دل

شود صافى ز ظلمت صورت گل

دل ‌ «نفس ناطقه و محل تفصيل معانى و مخزن اسرار الهى است كه قلب  باشد»[3].

ظلمت ‌ تعيّن و كدورت تن، جسم خاكى و تيره


[1] لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 528.

[2] عنكبوت، آيه64.

[3] گزينه متون عرفانى، ص 188.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 348
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست