نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 321
هنگامى كه ملاحت از عالم بى مثالى- عالم ملكوت - به
عالم ملك - دنياى مادّى - فرود آمد تمام حُسن و زيبايى ها
را تحت الشعاع خود قرار داد و در سيطره زيبايى خود درآورد و از بسيارى
زيبايى شور و فتنه در دلها برپا كرد و نظم و ترتيب عالم را به هم ريخت.
623) گهى بر رخش حُسن او شهسوار است
گهى با نطق تيغ آبدار است
حُسن ب 618
ملاحت كه در حقيقت نور تجلّيات حقّ بر عالم موجودات و ممكنات است،
از بسيارى زيبايى و جمال حاكم بر زيبايى هاست و تمامى دلها را مجذوب
خود مى كند و زمانى با بيان و كلام زيباى خود، همچون شمشير بُرّنده و
آبدار است.
624) چو در شخص است خوانندش ملاحت
چو در نطق است گويندش فصاحت
ملاحت ب621
فصاحت ب620
ملاحت هنگامى كه در صورت انسان ظاهر شود آن را ملاحت مى خوانند
و هر گاه كه به صورت نطق ظاهر شود آن را فصاحت مى گويند.امّا اين دو،
يك حقيقت بيشتر نمى باشند.
625) ولىّ و شاه و درويش و پيمبر
همه در تحت حكم او مسخّر
ولىّ ب336
شاه سمبل حاكميّت و قدرت است.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 321