نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 298
10 ـ درباره وجود كه مانند دريايى است كه نطق، ساحل و علم
گوهر و حروف، صدفهاى آن است
559) چه بحر است آنكه نطقش ساحل آمد
زقعر او چه گوهر حاصل آمد
نطق ب433
قعر ته، بن، گودى
شيخ در اين بيت وجود آدمى را به دريا تشبيه كرده است كه پر از
گوهر است.چه دريايى است كه ساحل آن نطق است و از قعر آن گوهرهاى فراوان
بدست مى آيد.
560) يكى درياست هستى نطق ساحل
صدف حرف و جواهر دانش دل
دانش دل حقايق اشيا و معارف الهى
هستى و وجود انسان مانند دريا است كه نطق و سخن ساحل و كناره آن
مى باشد و حروف و كلمات مانند صدف هايى هستند كه در درياى وجود
بدست مى آيند همچنين حقايق اشياء و معارف الهى كه دانش دل محسوب
مى گردند، مانند گوهر و مرواريدى است كه از صدف بيرون مى آيد.صدف
كنايه از سالك است تشبيه هستى به دريا به سبب بى نهايتى آنهاست و چون
انسان مراتب نهايى وجود است و امتياز او بر ساير موجودات، ناطق بودن انسان
است و چون نهايت هر چيزى به امتياز اوست. به همين سبب نطق را به ساحل درياى
وجود تشبيه كرده است.
561) به هر موجى هزاران دُرّ شهوار
برون ريزد زنقل و نصّ اخبار
موج نَفْس انسانى
درّ شهوار حقايق و معارف الهى
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 298