نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 280
بنابراين كسى كه خدا را شناخته و عارف به معرفت حقيقى گشته باشد.به حكم ﴿الا انّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون﴾[1] از حقّ نمى ترسد زيرا عارف كسى است كه وجود غير حقيقى خود را فانى دانسته و آن را در وجود حقّ مى بيند.
سالك اگر در مسير الى الله روانه شود، چون طالب وصال معشوق و
محبوب است از هر آنچه غير حقّ است خود را رها مى كند پس خوف و ترسى از
فناى وجود مجازى خود ندارد. چنين سالكى چون عاشق واقعى محبوب است و در راه
وصول به او آرام و قرارى ندارد، همچون اسبى تازى دونده است و نيازى به
تازيانه و شلاّق ندارد.
سالك كه وجودى براى خود نمى شناسد در واقع به فنا فى الله
رسيده است و تن و جان او از همه تعيّنات پاك و مصفّا گرديده است.چنين
سالكى ترس و باكى از آتش جهنم ندارد.
519) زآتش زرّ خالص بر فروزد
چو غشّى نيست اندر وى چه سوزد
غشّ آميزش چيزى كم بها در چيزى گرانبها مانند زر و سيم (ف - م)، ناخالصى،