نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 210
بنا بر اين شريعت و طريقت وسيله رسيدن به معرفت حقيقت است زيرا: ﴿و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ ليعبدون﴾[1] يعنى نيافريدم جنّ و انس را مگر براى اينكه مرا عبادت كنند.
354) خلل در راه سالك نقص مغز است
چو مغزش پخته شد بى پوست نغز است
خلل تباهى، فساد (ف - م)
نغز خوب، خوش، نيكو (ف - م)
مغز حقيقت و آن عبارت از توحيد و يگانگى حق است.
هرگونه فساد و تباهى و كوتاهى از طرف سالك و جوينده حق كه مانع
رسيدن او به حقيقت گردد، موجب خرابى و فساد مغز و حقيقت مى شود و
زمانى كه مغز به وسيله پوست پخته و رسيده شود از فساد و خرابى در امان است و
اگر پوست را بركنى خوش و نيكو خواهد بود.
355) چو عارف با يقين خويش پيوست
رسيده گشت مغز و پوست بشكست
عارف شناسنده و كسى است كه حضرت الهى او را به مرتبه شهود و
اسماء و صفات خود رسانيده باشد و اين مقام به طريق حال و مكاشفه بر او ظاهر
گشته باشد نه به طريق مجرد علم و معرفت حال.(ف-ع)
يقين مقام وحدت و كشف حقيقت است.(ش-ل)
هر گاه عارف روشن ضمير به طريق كشف و شهود به مرتبه مشاهده و يقين
برسد، هر آينه مغز كه حقيقت است رسيده و پخته شده و پوست كه شريعت و وسيله
رسيدن به حق و معرفت حقيقى است شكسته مى شود و مغز از آن جدا