نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 202
338) ولايت در ولىّ پوشيده بايد
ولى اندر نبىّ پيدا نمايد
ولايت ب336
ولىّ و نبىّ ب336
چون ولىّ، كمالات معنوى را با سعى و كوشش و با يارى و راهنمايى پير و
مرشد خود بدست مى آورد و هر گاه كه خرق عادات و كراماتى از او پيدا
شود، توجه مردم به سوى او جلب مى گردد و اين توجه سبب كبر و غرور و
جاه و مقام آنها شده، از اخلاق حسنه منحرف و اخلاق ذميمه در وجود آنها ظاهر
مى گردد و موجب حجاب حق با آنها مى شود و از قرب و نزديكى به حق
دور مى مانند به همين خاطر كاملان و واصلان به حق گفته اند كه
اولياء خدا نبايد كرامات خود را اظهار كنند «اوليايى تحت قبايى لا يعرفهم
غيرى»[1]
بنا بر اين ولىّ بايد ولايت خود را كه قرب و معرفت به حق است مخفى
نگه دارد و آشكار نكند و افعال را به خود نسبت ندهد و به خدا واگذار كند.
امّا نبىّ از جانب خدا برانگيخته شده تا مردم را به سوى حق دعوت كند و
شاهدى عادل بايد تا مدعاى وى را ثابت كند و اين شاهد همانا معجزات اوست كه
از آثار ولايت است پس بر اين اساس ولايت در نبىّ پيدا مى شود و
نمى توان آن را پنهان داشت در غير اين صورت مردم دعوت او را
نمى پذيرند و قبول دعوت او بر ايشان واجب نمى گردد.
339) ولىّ از پيروى چون همدم آمد
نبىّ را در ولايت محرم آمد
مَحْرم آشنا، خويشاوند
ولىّ چون اطاعت و پيروى از فرمان نبىّ كرد و در تمام حالات با نبىّ همراه و
[1] اولياء و دوستان من زير قباى من پوشيده هستند، غير از من كسى آنها را نمى شناسد.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 202