نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 180
نموده و مانع رسيدن به اوست، از پيش سالك و عارف برداشته شود و
تعيّنات مادّى و معنوى از بين بروند، در چنين مرتبه اى احكام مذهب و
كيش نيز از بين خواهد رفت و ذات حقيقى ظاهر خواهد شد زيرا: ﴿كل شىء هالك الاّ وجهه﴾[1]
301) همه حكم شريعت از من و توست
كه آن بر بسته جان و تن توست
شريعت ب347
بربسته وابسته
من و تو اشاره به انسان است.
همه احكام شرعى ـ امر و نهى ـ از «من» و «تو» است يعنى از انسان
است.زيرا انسان جامع و در بر گيرنده تمام «من»ها و «ما»ها است و از هر چه
كه وجود دارد، انسان فقط خود را مى بيند بر همين اساس احكام شرعى
وابسته به جان و تن انسان است. به عبارتى ديگر تن و جان انسان باعث
شده است تا انسان مكلّف به انجام احكام شرع شود.
302) من و تو چون نماند در ميانه
چه كعبه چه كنش چه دير و خانه
كعبه قلبه گاه مسلمين، خانه خدا
كنش كِنشت عبادتگاه يهوديان
دير عبادتگاه مسيحيان
هنگامى كه سالك و عارف به مرتبه اى برسد كه «من» و «تو» يعنى
تعيّنات مادى و معنوى كه همچون حجابى بين او و حق است از ميان برداشته شود
كعبه و كنشت و دير كه عبادتگاه مسلمانان و يهوديان و مسيحيان است، يكى
مى شود و حجاب از