نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 178
يك ره ب 210
كون و مكان عالم تعيّنات، جهان مادى
يك بار از طريق سير در عالم معنى، خود را از عالم تعيّنات و جهان
مادى رها كن و بالاتر از آن برو و از عالم ماده بگذر و باقى به بقاى حق شو و
خود را در جهان ببين كه همه عالم تو هستى و همه چيزها اجزاى تواند.
«گر تو برخيزى ز ما و من دمى
هر دو عالم پر ز خودبينى همى
اين تعيّن شد حجاب روى دوست
چونكه برخيزد تعيّن جمله اوست
نيست گردد صورت بالا و پست
حق عيان بينى به نقش هر چه هست»
297) زخطّ وهمى هاى هويّت
دو چشمى مى شود در وقت رؤيت
خط وهمى منظور صفات است.
هويّت منظور ذات حق است.
هاى هويت تعيّن ذات مطلق است.
خط وهمى كه همان صفات و افعال است دايره «ها» را به دو قسمت تقسيم
كرده است و در هنگام ديدن دو چشمى است و يكى، دو مى نمايد و دو
چشمى «ها» هويّت نمود وحدت و كثرت است كه به خاطر صفات بدست آمده است و
كثرت وحدت شده و ظاهر و باطن يكى گرديده است.
298) نماند در ميانه رهرو و راى
چوهاى هو شود ملحق بالله
هو اشاره به من و او، طالب و مطلوب، كثرت و وحدت است.
هاى هويّت دو چشم «ها» در كلمه «هو» اشاره به دايره «ها» در «هو»است كه منظور همان من و تو، كثرت و وحدت است.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 178