نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 67
چنان كه قرآن مىگويد بسيارى، دختر را ننگ مىشمردند [1] و حتى
برخى از آنان دختران خود را زنده به گور مىكردند [2] و اگر پدرى دخترش را
زنده مىگذاشت، مرگ زودرس او را سعادتى براى خود مىشمرد. [3]
غمناكتر از زناشويى، مسأله طلاق و متاركه بود كه با سنتهاى
ستمگرانه، دور از انصاف و منافى با اخلاق و انسانيت همراه بوده. نه مقدماتى
داشت و نه شرط و پيامد قانونى. مرد مىتوانست، حتى بىهيچ بهانهاى، به
آسانى پيوند زناشويى را بگسلد; نه شاهدى لازم بود و نه نفقه و هزينهاى.
[4]
برخى از انواع طلاق رايج بين عرب جاهلى عبارت بودند از ظهار
[5] (تشبيه زن به مادر يا خواهر براى تحريم ابدى); ايلا [6] (سوگند خوردن
و بلاتكليف گذاردن زن); طلاق ضرار [7] (گرفتار كردن زن بين طلاق و
رجوعهاى مكرر).
بدين ترتيب، به خوبى مىتوان عصر جاهليت سنتى و بدوى جزيرة
العرب در بهرهكشى ظالمانه و عدم رفتار انسانى با زن را با جاهليت مدرن عصر
حاضر مقايسه كرد. [8]
هـ . وضعيت اقتصادى
پشتوانهاقتصادى عربستان، دادوستد جواهرات و سنگهاىقيمتى،
كشاورزى، دامدارى ـدر اندك مناطقِ برخوردار از آب ـ و درآمد حاصل از زيارت
مكه در ايامىخاص بود. در داخل قبايل، غارت و دزدى، غنيمتها، بردهگيرى،
قمار، ربا، كم فروشى و داد و ستدهاى نادرست نيز از عوامل كسب يا از دست
دادن اموال بود. [9]
[1] و اذا بشّر احدهم بالأنثى ظل وجهه مسودّا... . (سوره نحل، آيه 58 و سوره انعام، آيه 5)
[2] و اذا المؤودة سئلت باىّ ذنب قتلت . (سوره تكوير، آيه 9) در اينباره مراجعه به اسدالغابه، ج 4 ماده قيس سودمند مىنمايد.