نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 8
در شهرهاى بزرگ مثل: تهران، تبريز و اصفهان
تقريباً افراد بالانشين و ثروتمند، كلاه پوستى به سر مىگذاشتند؛ به خصوص
كلاههايى كه از هند، پاكستان و افغانستان مىآمد كه خيلى داراى پشم و كُرك طبيعى
بود. گروههاى مذهبى تهران، اصفهان و تبريز وامثال اين شهرها، عرقچين مىگذاشتند،
و يك عدهاى از متجدّدمأبها شاپو مىگذاشتند كه يك لبه گرد داشت، و به طور كلى،
مردم آن زمان، بىاحترامى مىدانستند كه بدون كلاه به مهمانى بروند؛ به مسجد
بروند؛ به عروسى بروند؛ به محلّ عزا بروند و همه آنها كلاه داشتند. در منطقههايى
كه كلاهشان پارچهاى بود پارچه نرم، از پارچههايى بود كه در قديم معروف به ژرژت
بود. بعضىها هم پارچههايى به نام كرباس را به سرشان مىبستند كه دستبافت كاشان،
يزد و آن مناطق بود. آنهايى كه از اين نوع كلاه پارچهاى مىگذاشتند، يك مقدار كه
معتبرتر و موجّهتر بودند، متر پارچه را بيشتر مىگرفتند. آنها مثلًا بزرگى
كلاهشان، علامت شخصيت و اعتبارشان
نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 8