responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درمان گری با قرآن نویسنده : حسین انصاریان    جلد : 1  صفحه : 45

معاند باشد كه خود پروردگار هم صدايش را به گوشش برساند، بيدار نمى‌شود.

يك بار يكى از ياران اميرمؤمنان (ع) يك آه كشيد. حضرت (ع) فرمودند: تو پول نگرفتى؟ گفت: چرا على جان! من پول گرفته‌ام، ششصد درهم. حضرت (ع) فرمودند: چرا آه كشيدى؟ گفت: آقا جان! من رفتم از برادرم خداحافظى بكنم كه بيايم در ركاب شما بجنگم و برادرم را هم بياورم، ولى ديدم برادرم مريض است. برادرم گفت: اى كاش! من بدن سالمى داشتم و با تو مى‌آمدم و على (ع) را يارى مى‌دادم. حضرت (ع) فرمودند: اين ششصد درهم را بردار و ببر براى برادرت؛ كسى كه نيتش با ما بود، انگار كه او در جبهه با ما بود.

چرا وقتى آدم مى‌تواند همه نيت‌هايش را پاك قرار بدهد، ميلش را پاك قرار بدهد، اراده‌اش را پاك قرار بدهد، چنين نكند و به دنبال ميل‌هاى نجس و اراده‌هاى ناپاك برود. اين يك روشنگرى خداست.

خدا آنچه را براى انسان مجهول است، درباره آن درقرآن روشنگرى كرده است، و آنچه هم براى انسان قبول نمودنش، مشكل است و تحقّق پيدا

نام کتاب : درمان گری با قرآن نویسنده : حسین انصاریان    جلد : 1  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست