نام کتاب : علی(ع) مصداق پاکی نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 29
مگر بابا به ما نگفته بلند بلند گريه نكنيم؟
چرا خودش بلند بلند گريه ميكند؟ آمدند گفتند: بابا چى شده؟ فرمود: دستم به بازوى
مادرتان رسيد، آنقدر با غلاف شمشير به بازوى مادرتان زدهاند ... بعد بدن را كفن
كرد و صدا زد حسن جان! حسين جان! دخترانم! اين آخرين بارى است كه مادرتان را مى
بينيد. بچه ها آمدند، دوتا دختر دو طرف بدن مادر سر گذاشتند، امام حسن (ع) صورت،
روى صورت مادر، ابىعبدالله (ع) صورت، كف پاى مادر، حسين جان! براى شما سخت تر بود
صورت روى پاى مادر يا براى خواهرت زينب (س) وقتى صورت روى گلوى بريده تو گذاشت.
نام کتاب : علی(ع) مصداق پاکی نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 29