سؤال 2234: هرگاه مالى را به سيد بدهند و معين نباشد كه از
سهم سادات است يا غير آن، آيا سيد بدون فحص مىتواند بگيرد؟
جواب: مىتواند بدون فحص در آن تصرف كند.
سؤال 2235: همسايه در زمين خود درختى مىكارد كه ريشه و
شاخههاى اين درخت به زمين يا منزل همسايه وارد شده و موجب مزاحمت و خسارت شده
است. آيا همسايه مىتواند شاخه و ريشه درخت را قطع كند؟ آيا مىتواند از ميوه آن
بدون اجازه استفاده كند؟ و آيا مالك مىتواند ادعاى خسارت كند؟
جواب: در فرض سؤال، همسايه حق تصرف در درخت را ندارد. و اگر
ريشه يا ساقه درخت باعث اذيت او يا موجب ضرر او مىشود، بايد از صاحب درخت بخواهد
كه آن را قطع كند. و اگر او قطع نكرد، خود مىتواند اقدام به دفع ضرر كند. اما با
اجازه حاكم شرع و از ميوههاى درخت همسايه هم نمىتواند استفاده كند. مگر اينكه
صاحب آن از ميوهها اعراض كرده باشد. و اگر درخت موجب ضرر او شود، صاحب آن ضامن
است.
سؤال 2236: چند نفر هفتاد هكتار زمين را تحجير مىكنند و در
آن چاهى حفر مىكنند و موتور روى آن نصب مىكنند. بعد از مدتى بدون هيچ كارى روى
زمين، آن موتور را بر مىدارند و در جاى ديگر از آن استفاده مىكنند. بعد از ده
سال گروهى ديگر آن زمين را تصاحب كرده و احيا مىكنند، آيا افراد اولى در اين زمين
حقى دارند يا خير؟
جواب: حكم كلى مسأله اين است كه حفر چاه تحجير است. و موجب
حق اولويّت مىشود. ولى اگر پس از تحجير، زمين را مدتى طولانى مهمل و معطل
گذاشتند، حق اولويت ساقط مىشود. و ديگران مىتوانند آن را تصرف و احيا كنند. ولى
در اين فرض احتياط اين است كه با اجازه حاكم شرع باشد. و در فرض سؤال ظاهرا حق
اولويت آقايان ساقط شده، و مردمى كه زمين را تصرف و احيا كردهاند اگر با اجازه
حاكم شرع بوده فعلا مالك هستند. و اگر هم با اجازه نبوده، ولى فعلا مسئولان مربوطه
عمل آنان را امضا كرده و منع نكردهاند، اشكالى وجود ندارد و زمينها ملك احيا
كنندگان است.