سؤال 1601: اين جانب اهل افغانستان مىباشم، از مدت حكومت
كمونيسم شوهرم مفقود شد و بعد از 7 سال تفحص، هيچگونه اطلاعى پيدا نكرديم. به
علماى منطقه و وكيل مرحوم حضرت امام قدس سرّه مراجعه و با درخواست طلاق، مطلقهام
كردند و عدّه نگهداشتم و بعد از يك سال صبر و شوهر كردم، آيا اين ازدواج خلاف شرع
است؟
جواب: على القاعده، علماى منطقه و نماينده حضرت امام قدس
سرّه همه جوانب مسأله را رعايت كرده و طلاق دادهاند؛ لذا طلاق صحيح و در نتيجه
ازدواج بعدى شما نيز صحيح است.
سؤال 1602: سربازى پنج سال است كه ناپديد شده است. زنش به
پدر شوهر مىگويد يا پيدايش كنيد يا طلاقم دهيد. كسانى كه وكالتى از حاكم نداشتند
جبرا طلاق دادند و او شوهر كرد و بعد معلوم شد شوهرش زنده است، اين ازدواج چه حكمى
دارد؟
جواب: اگر شرايط رعايت نشده باشد، ازدواج دوّم باطل است و
وطى دوّمى، وطى شبهه خواهد بود.
سؤال 1603: براى فحص از شوهر مفقود الاثر، آيا اعلان در
جرايد و وسايل ارتباط جمعى مثل راديو، كفايت مىكند؟
جواب: در فرض سؤال، اعلان در جرايد و راديو و ارائه عكس شخص
مفقود، و درخواست از كسانى كه از او خبر دارند كافى است.
سؤال 1604: آيا عسر و حرج باعث جواز طلاق، براى حاكم
مىشود؟ مخصوصا اگر غيبت به وسيله رفتن و فرار كردن خود زوج مىباشد؛ يا موردى كه
منفقى نيست كه نفقه زوجه را بدهد.
جواب: در صورتى كه زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از
جهت نفقه، بطورى كه در صبر كردن معرضيت فساد است؛ حاكم پس از گذشت مدت چهار سال
مىتواند طلاق بدهد.
سؤال 1605: زنى كه مدتى است شوهرش، مفقود شده و هيچگونه
اطلاعى از او در دست نيست، آيا مىتواند خود را مطلقه كرده و با شخص ديگرى ازدواج
كند؟