responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع المسائل نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 397

سؤال 1502: مردى در ازدواج با دخترى تدليس كرده و خود را عوضى معرفى كرده است.

مثلا خود را دكتر يا مهندس معرفى كرده، كه اگر خود را اينگونه معرفى نمى‌كرد حتما دختر راضى نمى‌شد، آيا به خاطر ندانستن موضوع، براى دختر اختيار فسخ عقد هست يا نه؟

جواب: در صورتى كه در عقد ازدواج شرط دكتر يا مهندس بودن زوج شده باشد، يا به نحوى توصيف كرده كه عقد مبنى بر آن وصف واقع شده، كه به منزله شرط ضمنى بوده، و بعد تخلف وصف ظاهر و واضح شده است، زن اختيار فسخ عقد را دارد. و چنانچه قبل از دخول فسخ كند، حق مهر ندارد. و اگر بعد از دخول فسخ كند، حق مهر دارد.

سؤال 1503: مردى به عنوان داشتن شغل معين، زنى را به عقد دائم خود در آورده است. و بعد معلوم شده كه زمان عقد و بعد از عقد داراى شغل معين نبوده است. آيا اين مورد هم از موارد تدليس محسوب مى‌گردد يا خير؟

جواب: در فرض مسأله، اثبات خيار براى زوجه، به اين نحو تدليس مشكل است.

سؤال 1504: در صورتى كه اطرافيان دختر بعضى از عيوب دختر را مثل پيسى، سوختگى، كچلى، بيان نكنند، آيا به مجرد نگفتن تدليس مى‌باشد؟ و شوهر حق پيدا مى‌كند عقد را فسخ كند؟

جواب: مجرد نگفتن عيب تدليس نيست.

سؤال 1505: اگر در ازدواج تدليس صورت گيرد، ولى زوج ازدواج را به اميد برطرف شدن عيب فسخ نكند، و بعد ناچار شود زن را طلاق دهد، آيا مى‌تواند در مهر (نصف يا تمام آن) به مدلس رجوع كند؟

جواب: در فرض سؤال، استقرار نصف يا تمام مهريه مستند به خودش مى‌باشد و حق رجوع به مدلّس را ندارد.

سؤال 1506: شوهر ديوانه شده است و همسر او عقد را فسخ نكرده است، ولى حال كه شوهر بهبودى يافته، آيا همسرش حق دارد با ادعاى اينكه نمى‌دانسته مى‌تواند عقد را فسخ‌

نام کتاب : جامع المسائل نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست