«بايد بروم و مىدانم كه من و ياران من كشته
خواهيم شد».
و
جالب اين كه ديداركنندگان با آن حضرت نيز مىدانستند امام عليه السلام راهى را
برگزيده است كه پايان آن شهادت است.
قِصّه
ماست كه در هر سرِ بازار بمانْد
قصّه
كربلا و شهادت امام حسين عليه السلام، قصّهاى بود كه از پيش، بر سر زبانها
افتاده بود، «خرقهپوشانِ دگر مست گذشتند و گذشت/ قِصّه ماست كه در هر سر بازار
بماند» (حافظ).
افزون
بر خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله، بسيارى از مسلمانان مدينه نيز، از آن آگاه
بودند. آنها سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را كه به هنگام رحلت فرموده بود:
«مالِي وَلِيَزِيدَ لابارَكَ اللَّهُ فِيهِ
اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ؛ [1] مرا با يزيد چكار، خداوند به او خير و بركت ندهاد؛ بار خدايا! يزيد
را از رحمت خود دور دار»، فراموش نكرده بودند. سخنان على عليه السلام در مسجد كوفه
كه به «سعد وقّاص» فرموده بود:
«فرزند نابخرد تو؛ يعنى عمر سعد، فرزندم حسين را
خواهد كشت». گوشها را نواخته بود. و به همين سان، سخن آن حضرت را كه در راه صفّين
در سرزمين «نينوا» فرموده بود:
هَا
هُنَا مَنَاخُ رِكَابِهِمْ وَههُنَا، ومَوْضِعُ رِحَالِهِمْ، وَهَا هُنَا مَهْراقُ
دِمَائِهِمْ، فِتْيَةٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله يُقْتَلُونَ
بِهذِهِ العَرْصَةِ، تَبْكِي عَلَيْهِمْ السَّمَاءُ وَالارْضُ. [2]