خدا
سوگند كه دلهاى مؤمنان را روشن مىكنند. و خداىِ عزيز و جليل نورِ ايشان را از هر
كس كه بخواهد مىپوشاند تا دلشان تاريك شود. به خدا سوگند، اى اباخالد، بندهاى
ما را، دوست نمىدارد و ولايت ما را نمىپذيرد، مگر اين كه خداوند دلش را پاك مىگرداند
و خداوند دل بندهاى را پاك نمىگرداند، تا اين كه تسليم ما شود و با ما از درِ
سازش و صلح و صفا درآيد. و چون با ما در صلح و صفا باشد، خداوند او را از سختى
عذاب ايمن گرداند و از هراس روز بزرگ رستاخيز، در امان خدا باشد.
چرا
بايد در شگفت بود؟
اين
جهان پهناور سرشار از شگفتىهاست. و ما با بسيارى از آنها، روبرو مىشويم امّا
بىتفاوت از كنارشان مىگذريم. مرتاضانى را مىبينيم كه در اثر رياضتها- اگرچه
رياضتهاى باطل- به حقايقى كه از ما پوشيده است، پى بردهاند، يا مردمانِ پاك نهاد
و سالكانِ نيكورفتارى را مىبينيم، كه در سايهِ سارِ گذشت از خواهانىهاى نفس و در
پرتو سلوك شرعىشان، به مراتب بالايى از معرفت دست يافتهاند، و دريچههايى از
غيب، به روىشان گشوده شده است. و به حقايقى، كه از نگاه ما آدميان پنهان است پى
بردهاند. از نهانىها خبر مىدهند و از رازهاى درونىِ آدميان پرده برمى دارند. و
حتّى زمان مرگ خود و ديگران را مىدانند. اين همه را مىبينيم، امّا در شگفت
نمىمانيم! و چون به امامان پاك و اهلبيت پيامبر صلى الله عليه و آله مىرسيم، و
اين آگاهىها را، درباره آنها، مىشنويم، در شگفت مىمانيم! و گاهى راهِ انكار را
پيش مىگيريم؛ چرا؟ در حالى كه اين بزرگواران در مَهبِط فرشتگان به دنيا آمدهاند
و در خانه نبوّت و رسالت