responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيناى فقاهت نویسنده : موحد فاطمی، حسن    جلد : 1  صفحه : 192

«در نشستهاى خانوادگى مثلًا برادرها يا خواهرها كه با ايشان هستند، مى‌گويد، مى‌خندد و شوخى مى‌كند. آنان احساس دورى نمى‌كنند و در عين حال براى ايشان احترام و حريم قائلند. اين خصوصيّت اخلاقى در اصل از اميرالمؤمنين است. نقل شده: ما وقتى در محضر آقا اميرالمؤمنين مى‌نشستيم «كأحدنا» مثل يكى از ما است؛ در عين حال منزلت ايشان به شكلى است كه «كان على رؤوسنا الطير» يعنى جمع بين ضدّين.» [1]

توجه به مردم‌

بيت آيت‌الله فاضل در زمان مرجعيت به روى همگان باز بود و همه‌روزه، تعداد فراوان از مستمندان و دردمندان جامعه، به خانه ايشان مراجعه مى‌كردند و نااميد و دست خالى بر نمى‌گشتند؛ زيرا معظّم‌له به محض تشخيص صداقت و حقانيت شخص، كه غالباً تشخيصش درست بود، در حد توان و امكانات، مراجعه‌كننده را مورد عنايت قرار مى‌داد. آيت‌الله حاج شيخ محمدجواد فاضل در اين مورد مى‌گويد:

«ما واقعاً آنچه از نزديك مى‌ديديم، اين بود كه ايشان از خدمت به مردم و ارزش قائل شدن براى مردم غافل نبودند و در مقابلش از مشاهده مشكلات مردم و از نابسامانيها بسيار رنج مى‌بردند. يك نامه‌اى را در زمان رياست جمهورى جناب آقاى خاتمى به ايشان نوشتند كه محور اصلى آن نامه مشكلات مردم بود و مضمونش اين بود كه: جناب آقاى خاتمى، يك كارمند با اين حقوق مختصر، چگونه بايد


[1]. جمهورى اسلامى، 15/ 2/ 1382، ويژهنام شاخهاى از شجر طوبى، ص 9.

نام کتاب : سيناى فقاهت نویسنده : موحد فاطمی، حسن    جلد : 1  صفحه : 192
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست