جنسى بودن را بفهمد، وظيفهاش چيست؟ آيا بايد واقعيت را بر
زبان آورد، يا اينكه چون ممكن است گفتن واقعيت منجر به بر هم زدن ازدواج شود،
كتمان سِرّ، بر پزشك لازم است؟
پرسش 3) اگر ازدواج صورت گرفته باشد و زن يا مرد دو جنسى
باشند و پزشك از حقيقت امر آگاه شود وظيفهاش چيست؟ كتمان سر يا افشاى آن؟ (با
توجه به اينكه هر شق مسأله، پيامد خاص خود را دارد).
پرسش 4) در صورتى كه غدد مردانه يا زنانه رشد نكرده باشند و
با تجويز پزشك، جنسيت بيمار مشخص شود، اين كار شرعاً چه حكمى دارد؟
پرسش 5) بر فرض جايز بودن عمل جراحى براى تغيير جنسيت يا
مشخص كردن آن، صرف اعلام رضايت بيمار كافى است يا بايد از مراجع قانونى و اولياى
وى يا .... نيز كسب اجازه كرد؟
پرسش 6) بر فرض انجام عمل تغيير جنسيت يا مشخص كردن نوع
جنسيت، آثار آن از قبيل طلاق نفقه، مهر، حضانت اولاد و .... چيست؟
پاسخ: اگر هر يك از علايم مرد يا زن غلبه داشته باشد كه
همان حكم مرد يا زن را دارد، شرعاً بدون نياز به عمل جراحى و اين غير از خنثاى
مشكل است كه اگر پزشك تشخيص داد موظف است كه حتماً آن را اخبار كند در جهت امر
ازدواج كه ازدواج خنثى اگر مشكله باشد صحيح نيست.» [1]
ديدگاه آيتالله ميرزا جواد تبريزى درباره تغيير جنسيت
سؤال 1. الف) آيا زنان بدون رحم، فاقد تخمدان يا با تخمدان
معيوب يا دو جنسىها و مردانى كه قبلًا زن بودهاند و با تغيير جنسيت به مرد تبديل
شدهاند كه همگى آنها حامله شد نشان محال است، در نگه داشتن عدّه، آيا به دختران
قبل از بلوغ (غير مدخوله) و يائسه ملحق مىشوند؟
ب) آيا چنين زنانى مىتوانند به عقد نكاح كسى در آيند؟