نام کتاب : تنبيه بدنى كودكان نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد جلد : 1 صفحه : 105
هميشه در رابطه با انسانهاست و به هيچ يك از پديدههاى
عرضى از قبيل: نژاد، رنگ، اعتقاد، جنسيت، سنّ و شرايط جسمانى و يا هرگونه وضعيّت
اجتماعى وقعى گذاشته نمىشود ....»
[1] از سوى ديگر، وقتى كانت از وظيفه سخن گفته،
پيشاپيش خواسته است كه «كرامت بشريت در مورد فرد فرد بشر در عمل به رسميت شناخته
شود.» [2] شكل عينى امر مطلق نيز بر عملكرد كرامت فردى از كرامت بشريت نشأت مىگيرد:
«چنان عمل كن كه گويى تو بشريت را نه تنها در شخص خودت بلكه در شخص ديگرى هم به
همان ميزان به عنوان غايت مىيابى، و [براى نيل به چنين تحقّقى] هرگز [از او] به
عنوان وسيله استفاده نمىكنى.»
[3] به همين سبب، كانت خودش تأكيد داشت كه بايد با
بچّهها به عنوان حاملان كرامت انسانى رفتار كرد. هرچند او نسبت به اينكه آيا
مجازات بدنى كودكان مىتواند كرامت انسانى را از بين ببرد يا نه؟ ساكت است؛ امّا
بيان داشته است كه: «وظايف كودك ... تشكيلدهندهى آگاهى اوست كه انسان، صاحب يك
شرافت مشخّصى است كه او را از تمام موجودات جهان برتر مىسازد؛ و بايد بهگونهاى
عمل كند كه شرافت انسانىاش را نقض نكند.» علاوه بر اين، كانت معتقد است «تعظيم
كردن و ذليل شدن كودك در مقابل ديگران به خاطر يك رفتار شخصى» كاملًا بر خلاف
شرافت كودك است. [4]
On the Obsolescence of the Concept of Honor. In: Stanley
Hauerwas und Alasdair Maclntyre( Hg ), Revisions: Changing Perspectives in
Moral Philosophy, Notre Dame and Lonon,, S.;