مجرّد
وصول و ردّ مال به مالك، در رفع ضمان كفايت مىكند، هر چند كه مالك جاهل به موضوع
باشد؟ يا اين كه غايت ظهور در ردّ تام و كامل دارد، به اين معنى كه لازم است مالك،
علم به موضوع داشته باشد و سلطنت كامل بر مال خودش پيدا كند وگرنه ادا تحقّق پيدا
نكرده است؟.
تحقيق
و حقّ در مسأله، قول دوّم است؛ به اين دليل كه حديث ظهور دارد كه بعد از ادا، مالك
بايد سلطنت كامل و تامّى را بر مال خودش پيدا نمايد؛ و چنان چه جاهل باشد، چنين
سلطنتى محقّق نخواهد شد. همان طور كه اگر غاصب مقدارى از مال را به مالك برگرداند
و يااين كه به مالك اجازه دهد تصرّفات محدودى نسبت به مال خودش داشته باشد، مثلًا
به او بگويد هر روز مىتوانى اين مال را از اين مكان به آن مكان معيّن انتقال دهى
و سپس آن را به مكان قبل برگردانى، ترديدى نيست كه در اين دو فرض، ادا محقّق نشده
است.
بنابراين،
از حديث استفاده مىشود مال بايد به همان صورتى كه قبل از غصب در اختيار مالك
بوده، در اختيار او داده شود.
نتيجه
آن كه اگر غاصب طعامى را غصب كند و سپس همان طعام را در اختيار مالك قرار دهد و او
بخورد، بدون آن كه علم به موضوع داشته باشد، ضمان غاصب بر طرف نمىشود.