نام کتاب : قاعده فراغ وتجاوز نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد جلد : 1 صفحه : 26
عقلا
بعد از اتمام عملش مىگويند فعل او محكوم به صحّت است، يك اصل تعبّدى عقلايى است و
يا اين كه تعبّدى نيست و داراى ملاك است؟
قول
به اين كه سيرهى عقلا در بحث قاعدهى فراغ و تجاوز يك اصل تعبّدى است، بسيار مشكل
بوده و حتّى مىتوان گفت: عقلا هيچ اصل تعبّدى ندارند و تمام اصول و سيرههاى
عقلائيه بر اساس ملاك است. بر اين اساس، بايد بررسى كنيم ملاك سيرهى عقلائيه در
مانحن فيه چيست؟
در
جواب اين سؤال گفته مىشود: ملاك و بازگشت سيرهى عقلا در اين بحث، «اصالة عدم
الغفلة» است؛ بدين بيان كه عقلا در مورد شخصى كه قصد داشته عمل و تكليفش را به طور
صحيح انجام دهد، لكن شكّ مىكند كه در حين عمل، غافل بوده است يا نه؟ اصل عدم
الغفلة را جارى مىكنند. از اين رو، بايد تمام بررسى و تحقيق در اين باشد كه عقلا
اصل عدم غفلت را در چه مواردى اجرا مىكنند؟ آيا محدود به موارد خاصّى است يا خير؟
و به عبارت ديگر، در مورد اين اصل، دو سؤال اساسى وجود دارد:
سؤال
اوّل: آيا اصل عدم غفلت در خصوص اقوال و گفتار مانند خبر و شهادت جريان
داشته و در افعال خارجى جريان ندارد؟
پاسخ: برخى [1]
بر اين عقيدهاند كه مورد اصالة عدم الغفلة، باب اخبار و شهادت است؛ به اين ملاك
كه انسان عاقل متوجّه قرائن و خصوصيات موجود در حادثه و يا كلام است. به همين سبب،
در هنگام شهادت شاهد، يا نقل قول يك حادثه و يا نقل يك روايت، اصل عدم غفلت جارى
مىشود. در اين صورت، اصالة عدم الغفلة يك اصل عقلائى لفظى مىشود و بنابراين، در
حيطه اعمال جارى نمىشود.
[1]- ر. ك: سيّد محمود هاشمى، قاعدة الفراغ و
التجاوز، صص 30 و 31.
نام کتاب : قاعده فراغ وتجاوز نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد جلد : 1 صفحه : 26