آيا
همانطور كه قاعده لاحرج احكام الزامى وجوبى را رفع مىكند و در مواردى كه وجوب يك
فعل براى مكلّف حرجى است، آن وجوب برداشته مىشود، در مواردى كه حرمت عنوانحرجى
داشته باشد نيز بهوسيله اينقاعده برداشته مىشود يا خير؟ به عبارت ديگر،
همانگونه كه اين قاعده نسبت به احكام وجوبى حكومت دارد، آيا نسبت به احكام تحريمى
نيز حكومت دارد يا خير؟ و چنانچه بر محرّمات حكومت داشته باشد، آيا همه محرّمات
را شامل مىشود و يا اين كه در خصوص محرّمات صغيره جريان دارد؟
اگر
در موردى ترك يك حرام، براى شخص موجب حرج باشد، به عنوان مثال:
ترك
زنا موجب حرج گردد؛ و يا اگر در موردى گفتار صدق مستلزم حرج باشد، به عنوان مثال:
چنانچه بخواهد راستگوى در كلام باشد، بايد 10 كيلومتر پياده راه رود كه اين امر
عرفاً موجب حرج است، و براى آن كه گرفتار حرج نشود، لازم است دروغ بگويد؛ حال،
سؤال اين است كه آيا با قاعده لاحرج اين حرمت برداشته مىشود؟ و يا اگر در موردى
مردى همسرش را اكراه به كشف حجاب كند و به او بگويد اگر اين عمل را انجام ندهى، تو
را طلاق مىدهم- فرض آن است كه طلاق براى زن حرجى بوده و با طلاق ديگر امكان تشكيل
زندگى و يا ادامه زندگى براى او نيست و نمىتواند خرج خود را تهيه كند- آيا در اين
صورت، قاعده لاحرج به او اجازه كشف حجاب كه حرام است را مىدهد؟
پس
از تحقيق و تفحّص در موارد موجود در شريعت، مىتوان گفت: چه بسا تفاوتى