نام کتاب : ارث زوجه نویسنده : دانش، محمدحسن جلد : 1 صفحه : 22
بِذَلِكَ
مِنَ الْإِجْمَاعِ وَ خَالَفُوا مَا عَلَيْهِ فُقَهَاءُ الْإِسْلَامِ» [1] از جمله مواردى كه شيعه با امت اسلامى
[؟!] مخالفت كرده- غير از بحث نكاح و طلاق و ظهار- فتوايى است كه فقهاى آنان در
ارث دارند؛ اين مخالفت از آن جهت است كه آنها زوجه را از آنچه خداوند در كتابش
براى زنان قرار داده منع كردهاند چون آيه مىفرمايد: «و براى زنان شما، يك چهارم
ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتمش مال
آنهاست»
بنابراين
قول خداوندمتعال (تعالى) عموميّت دارد و شامل همهى تركه يعنى هر آنچه كه ميراث
براى آنها اقتضا مىكند؛ در حاليكه شيعه مىگويند: زوجات از رباع ارض يا خانهى
مسكونى چيزى را ارث نمىبرد پس آنها آنچه كه خداوند در «قرآن مجيد» به زنان اعطاء
نموده محروم كرده و بواسطه اين فتوا از اجماع امّت خارج شده و با آنچه فقهاى اسلام
[اهل سنّت؟!] اتّفاق داشتند مخالفت نموده است.
پاسخ
شيخ مفيد (رحمه الله) به شبههى ابوالعباس حنفى
مرحوم
شيخ مفيد (رحمه الله) در «المسائل الصاغانية» ابتداء با شناساندن چهرهى واقعى
شخصيّت ابوالعبّاس حنفى بوسيلهى اين عبارت كه: «قالَ الشَّيْخُ النَّاصِبُ» به
رهپويان حقيقت، اين پيام را ابلاغ مىكنند كه، اين عالمنما از نواصب و دشمنان
اهل بيت (ع) بوده و اساس شبهات وى به خاطر حقد، كينه و جهلِ نسبت به مكتب اهل بيت
(ع) است، نه از روى تتبّع حقيقت و جستجوى واقعيت!
از
اين رو، در ادامه پس از نقل سخنان سخيف اين شخص، در «پنج فصل» به رويارويى علمى و
فقهى با او مىپردازد؛ حاصل جواب شيخ (رحمه الله) در فصل اول چنين
است:
اى
ابوالعبّاس! شما اهل سنّت از كجا مىگوييدكه شيعه با امّت اسلامى در اين مسئله به
مخالفت برخاسته؛ در حاليكه همهى پيروان پيامبر اكرم (ص) اين مسئله را از