از
جمله ادلّهاى كه در مقام استدلال بر حرمت شكل دوّم تلقيح مصنوعى، بدان استناد
شده، رواياتى است كه علّت حرمت زنا را بيان داشتهاند.
از
آن جمله، روايتى است كه شيخ صدوق در فقيه به شكل مرسل نقل كرده است، كه در آن،
امام رضا عليه السلام به سؤالهاى مختلفى كه محمّد بن سنان از آن حضرت پرسيده است،
پاسخ مىگويد.
قسمتى
از اين روايت كه به بحث ما مربوط مىشود، چنين است:
خداوند
زنا را حرام كرد چون در آن فساد وجود دارد، از قبيل كشته شدن نفوس، و از ميان رفتن
نسبها، و ترك تربيت اولاد و فاسد شدن مواريث و مانند اينها از صورتهاى فسادى كه
از زنا ناشى مىشود.
شايد
مراد از «قتل نفس» آن باشد كه زنا موجب مىشود نطفه مرد جهت توليد نسل بكار نرفته
و هدر رود، يا مراد آن باشد كه چه بسا در اثر زنا حملى پديد آيد، ولى آنها اقدام
به سقط جنين و قتل نفس كنند.
مراد
از «ذهاب انساب» نيز آن است كه در اثر زنا و پاى بند نبودن
[1]. الفقيه 3: 565،
باب معرفة الكبائر، حديث 4934، علل الشرائع 2: 479، باب 229، حديث 1، وسائل الشيعة
20: 311، أبواب النكاح المحرّم، باب 1، حديث 15.