نكته
يازدهم: بررسى دليل عقلى و عُقَلائى در عدم تحريف
از
برخى كلمات اهل نظر استفاده مىشود كه براى بطلان تحريف به دليل عقلى و همين طور
به بناى عقلا تمسّك نمودهاند. سيد بن طاووس در «سَعْدُ السُّعُود» تصريح نموده
است كه بطلان تحريف مقتضاى عقل است و برخى به بناء عقلا
[1] استدلال نمودهاند. اما دليل عقلى:
براى
بيان اين دليل دو راه وجود دارد:
راه
اوّل: در كلمات محقّق خوئى [2] به صورت دليل عقلى غيرمستقل ذكر شده است، و ما در اينجا آن را به
طور خلاصه نقل مىنماييم:
احتمال
تحريف از سه صورت خارج نيست و صورت چهارمى براى آن عقلًا تصوّر نمىشود.
صورت
اول: وقوع تحريف قبل از خلافت عثمان به وسيله ابوبكر و عمر. اين صورت
قطعاً باطل است، زيرا از يكى از اين سه احتمال خارج نيست:
احتمال
اوّل: آن است كه تحريف ناخودآگاه باشد يعنى بعد از رحلت رسول اللَّه صلى
الله عليه و آله اين دو نفر متصدّى جمع قرآن شدهاند و در اثر كمى