responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 177

«تسويه» گرفته شده كه در لغت عرب، دو كاربرد دارد:

1. برابرى چيزى يا چيزى، در اندازه، چگونگى و غيره، مانند مساوات دو خط متوازى در طول،يا برابرى دو سيب در رنگ و بو.

در اين كابرد، فعل «سَوّى» دو مفعول برمى دارد و مفعول دوم نيز بايد با حرف جرّ (مانند «با)» همراه باشد. مانند: سوّى هذا بهذا: اين دو شىء را با هم يكسان كرد.

2.از[1] بين بردن ناهمواريها و زدودن كجيها و پستى و بلنديها از پيكره يك شىء. در اين كاربرد، فعل «سَوّّى» يك مفعولى بوده، و نيازى به مفعول دوم نخواهد داشت. مثلاً هرگاه نجّار، ناهمواريهاى چوبى رابا تراشيدن آن از بين ببرد، گفته مى شود:سوّى الخشب.

تفاوت [2]ميان دو كاربرد روشن است: در كاربرد نخست، «مساوات» وصفى است قائم به دو شىء، در حالى كه در دومى وصفى است قائم به يك شىء( به اعتبار زدودن ناهمواريهاى آن بدون اينكه مقايسه اى در كار باشد).

اكنون كه مفهوم هر دو لفظ («مشرفاً » و«سوّيته)» براى ما روشن شد، بايد گفت حديث درباره كيفيت خود قبر سخن مى گويد(به دليل يك مفعولى بودن آن در حديث) نه در مقايسه آن با زمين، والاّ لازم بود بفرمايد: «إلاّ سَوَّيتَه بالأرض».

غرض آن حضرت اين بود كه ابى الهيّاج هر قبرى را كه در آن ناهموارى و بلندى و پستى (مانند كوهان شتر، و يا پشت ماهى) وجود دارد صاف كند و به


[1] مانند آيه : (إِذْنُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمين) (شعراء/98).

[2] . مانند آيه: (الَّذى خَلَقَ فَسَوّى) (اعلى/2).

نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست