نام کتاب : راه سوم ميان جبر و تفويض نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 1 صفحه : 120
كرده است، امّا برده هرگز مالك نمى شود، زيرا برده كجا و مالكيت كجا، چنين قولى، شبيه نظر جبرى هاست كه در حقيقت هر نوع قدرت و اختيار را از انسان سلب مى كنند، همچنان كه از عبد در اين نظر سلب گرديده است.
هرگاه بگوييم مولا آنچه را كه به عبد خود عطا كرده و تمليك او نموده است به گونه اى است كه ارتباط اين برده و آنچه را كه مالك شده از مولا بريده شده و او ديگر اختياردار كار خودش هست، اين سخن شبيه سخن قدريه است كه مى گويند انسان پس از پيدايش نيازى به صانع ندارد و ارتباط او با خدا قطع مى شود.
ولى هرگاه بگوييم در حالى كه برده مالك خانه و اثاث است مولا نيز در رتبه پيشين، مالك آنهاست و عبد مالك است در حالى كه مولا نيز مالك است و اين دو ملكيت در طول هم قرار دارند. اين مثال مى تواند بيانگر مذهب پيشوايان معصوم(عليهم السلام) ما باشد، زيرا در اين مكتب، انسان با تلاش كار انجام مى دهد و از آن قدرتى كه خدا در اختيار او نهاده است بهره مى گيرد.[1]
***
در روايات امامان(عليهم السلام) ما تعبيرهايى آمده است كه تمثيل شيخ مفيد را تأييد مى كند.