responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 599

المسلمون الامر من بعده... فأدخل فيا دخل فيه الناس...».[1]

«پس از آن كه على(عليه السلام) از جهان رفت (رحمت خدا بر او باد، روزى كه از دنيا رفت و روزى كه اسلام آورد و روزى كه برانگيخته خواهد شد) مردم مرا به خلافت برگزيدند... در آن چه مردم وارد شده اند، تو هم وارد شو...».

اين عبارت حاكى است كه هرگاه مسلمانان فرد لايقى را جهت امامت و پيشوايى برگزيدند، بر اقليت مخالف نيز واجب است، با او بيعت كنند. و امام حسن(عليه السلام)معاويه را به اين نكته توجه مى دهد.[2]

ب. امام صادق(عليه السلام) كسى را كه به زور مردم را به فرمانبردارى خود، مجبور سازد، نكوهش مى كند، آن جا كه مردى به امام گفت: «چه بسا ممكن است دو نفر از ياران ما، درباره چيزى با هم اختلاف كنند و براى حل قضيه، به حكميت يكى از شيعيان راضى شوند، آيا در اين اشكالى هست؟

امام فرمود: «ليس هو ذاك انّما هو الّذى يجبر النّاس ععلى حكمه بالسّيف والسُّوط»[3] اين، از آن قسم (مذموم) نيست. آن چه مورد نكوهش است، اين است



[1] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 4، ص 12.
[2] . در اين جا پرسشى مطرح است و آن اين كه از نظر عقيده شيعه كه ولايت و امامت شخصيتى مانند حضرت امام حسن(عليه السلام) الهى و آسمانى بوده است، چه لزومى دارد كه امام بر گزينش مردم تكيه كند؟
پاسخ اين پرسش كه «در امثال اين نوع احاديث مطرح است» در پايان بحث خواهد آمد.
[3] . وسائل الشيعة، ج 18، ص 5 مستدرك الوسائل، ج 3، ص 187 به نقل از دعائم الاسلام.
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 599
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست