responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 519

اكنون سؤال مى كنيم: رابطه توليد در دوران نخست چه بود؟ اگر رابطه توليد آن بود كه تمام دسترنج انسان مربوط به جامعه باشد، در اين صورت بالا رفتن توليد بر اثر تكامل ابزار آن با توجه به اين كه رابطه توليد، اشتراكى است، بيش از اين ايجاب نمى كند كه مازاد ميان جامعه تقسيم گردد، نه اين كه برخى آن را به خود اختصاص دهند.

اگر گفته شود كه حرص و آز يك دسته سبب شد كه مازاد را به خود اختصاص دهند، ممكن است اين سخن را تصديق كنيم، ولى با تصديق اين، بناى ماركسيسم فرو مى ريزد، زيرا معلوم مى شود كه عامل محرك تاريخ و سبب دگرگونى ها، نهادهاى اصيل انسانى از قبيل حرص و طمع و آز بوده و رشد دستگاه توليد زمينه اى براى ظهور اين نوع غرايز گرديده اهست، نه اين كه رشد دستگاه توليد قدرت الهى داشته و جامعه را در مقاطع و برش هاى مختلف دگرگون مى كرد.

گذشته از اين، در كنار رشد ابزار توليد پيوسته بايد گروه رنجبر و زحمتكش قرار گيرند و طبقه ديگر خواهان برقرارى رابطه توليد سابق باشند در صورتى كه در اين فرض جريان برعكس است زيرا طبقه مرفّه در كنار ابزار توليد است و خواهان دگرگونى روابط توليد هستند و طبقه محروم خواهان برقرارى رابطه كهن مى باشد.

2. وى مى گويد: «ماهيت نيروى توليد، نقش تعيين كننده روابط توليد است».

در كمون نخست كه ماهيت نيروى توليد، اجتماعى و دسته جمعى بوده، روابط توليدى نيز، به صورت اشتراكى تنظيم مى شده است. اكنون سؤال مى شود در جامعه نخست كوچك ترين تضاد وجود نداشته است در اين صورت چگونه كمون اولى به دوران بردگى مبدل شد؟ مگر نه نيروى محرك تاريخ، تضاد طبقاتى است فرض اين است كه در اين دوره همه با هم توليد، و با هم مصرف مى كردند، چه شد

نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 519
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست