responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 43

پيوسته استواى خدا بر عرش با بيان مظاهر قدرت و عظمت همراه بوده است.

با توجه به اصل سه گانه بايد معنى واقعى: (انّ الله على العرش استوى) يا (الرحمن على العرش استوى) را به دست آورد.

آيا واقعاً قرآن در گرماگرم سخن گفتن از مظاهر قدرت، مى خواهد از جلوس خدا بر تخت سخن بگويد يا مقصود ديگرى دارد؟ و آن اين كه آفرينش اين جهان گسترده توأم با تدبير، با استيلاى خدا بر جهان هستى همراه مى باشد. او همچنان بر عرش قدرت و بر سرير عزت قرار دارد و بر جهان آفرينش مستولى است و از عرش قدرت، عالم خلقت را تدبير يم كند نه مزاحمى دارد و نه معينى به همين جهت بايد او را پرستيد.

و به عبارت ديگر، آن جا كه استوا در همه جا نشانه ى سلطه و استيلاست، نه جلوس و قعود، و عرش در اصطلاح عرب مظهر قدرت و اعتماد بر آن، رمز تدبير كشور است و قرآن در ضمن بيان مظاهر قدرت، (كه او چنين كرد و چنين آفريد) از استواى خدا بر عرش سخن مى گويد، بايد گفت مقصود از اين جمله اين است كه او بر تخت عزت و عظمت باقى است و به تدبير جهان مى پردازد و در اين مورد، نياز به يار و ياور ندارد و مزاحمى براى او نيست.

چنين تفسيرى براى اين جمله ـ كه آن را با تمام جمله هاى قبلى و بعدى منسجم مى سازد و همه جمله ها را به يك نقطه سوق مى دهد ـ اگر تأويل ناميده مى شود، به خاطر آن است كه عرش در اين ايات كنايه از قدرت آمده است و معنى لغوى آن كه تخت چوبى يا آهنين است، در نظر گرفته نشده و چنين تأويلى تأويل مردود نيست، بلك هتأويل مردود آن است كه با ظاهر مجموع آيه مخالفت شود و اتفاقاً ظهور جملگى آن همان است كه يادآور شديم.

نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست