responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 410

نيز دگرگون مى گردد.

مى گويند: انسان از عهد حجر به عهد مفرغ و از عهد مفرغ به عهد آهن آمده است و با تكامل ابزار توليد شكل مالكيت انسان ها بر ابزار توليد عوض شده است و در پايان نتيجه مى گيرند كه انسان ابزار ساز است و ابزار نيز تاريخ انسان را مى سازد.

ما فعلا در صحت و پايه استوارى اين نظريه، سخنى نداريم، و در بخش بعدى به صورت گسترده درباره آن سخن خواهيم گفت. بلكه نقطه نظر ما چيز ديگرى است و آن اين كه:

اگر در ريشه هاى اين نظريه، درست دقت كنيم خواهيم ديد كه اين نظريه، بسان نظريه دانش و اختراع است و عامل مستقلى نيست، شكى نيست كه انسان از عهد حجر، به عهد مفرغ، و از آن به عهد آهن آمده اهست ولى عامل محرك او براى اين پيشرفت چيست؟ جز اين است كه در انسان حس ابتكار وجود دارد و اين حسّ در آزمايشگاه زندگى جرقه هايى در ذهن او پديد مى آورد و ابزار توليد او را دگرگون مى سازد؟

درست است كه انسان ابزار مى سازد، ولى بايد ديد، چرا؟ آيا به خاطر اين است كه با طبيعت سر و كار دارد؟ به طور مسلم نه، زيرا حيوانات نيز با طبيعت سر و كار دارند، در حالى كه هيچ گاه ابزارى براى خود نمى سازند و پيوسته كارهاى آن ها براى قرن ها يكنواخت بوده است. مثلا زنبور عسل از شيره درختان لانه هاى شش گوشى مى سازند و هيچ گاه گامى به جلو نمى نهند و پيشرفتى ندارد، پس در اين جا علت ديگرى وجود دارد كه سبب مى شود انسان به ابزار توليد تكامل ببخشد و آن حس ابتكار و فكر و عقل او است، اگر حيوان با غريزه كار مى كند، قهراً قلمرو كار او محدود و در حصار غريزه محصور است در حالى كه انسان با فكر و انديشه كار

نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 410
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست