responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 333

تلاش علمى و عملى در حدّ امكان است و خداوند جهان تكليفى بيش از تحمل علمى و عملى، بر كسى روا نمى دارد. (لا يكلّف نفساً الاّ وسعها).

جاهل قاصر و مقصّر

بر همين اساس است كه در فقه اسلامى، بين جاهل قاصر و مقصّر فرق گذاشته شده اهست.جاهل قاصر و مقصّر، هر دو در اين نقطه مشترك اند كه «بايد بدانند و نمى دانند»، امّا يكى در حدّ امكان و طاقت خود تلاش كرده و ندانسته است، و ديگرى بى زحمت و بدون تلاش نمى داند. آن كه تلاش كرده و ندانسته و نرسيده است، قاصر است ولى مقصّر نيست، و چون مقصر نيست شايسته عقوبت نيست. امّا آن كه تلاش نكرده ندانسته و نرسيده، مقصّر و مجرم است و مستحق عقوبت به جرم كوتاهى و سستى است.

علما يك اصطلاحى دارند كه اين اصطلاح ريشه قرآنى دارد. جاهل را مَقْسم قرار مى دهند و مى گويند: جاهل بر دو قسم است; يا قاصر است يا مقصّر... «قاصر» يعنى كوتاه و «مقصّر» يعنى كوتاهى كننده. اگر كسى چيزى را نمى دانست و يا جرمى را مرتكب شد، يك وقت علّت اين كار قصور، يعنى دست نارسى و كوتاهى است; يعنى او تقصير ندارد و مقصر نيست و راهى غير از اين نداشته است; و يك وقت او مقصّر است و آن وقتى است كه انسان يك چيزى را دانسته و فهميده، امّا به خاطر هواپرستى و نفس پرستى، على رغم آن چه خودش مى داند و مى فمد، عمل مى كند.

قرآن خودش اصطلاحى در اين زمينه ها دارد ولى نه به نام قاصر و مقصّر، تعبير قرآن تعبير ديگرى است از قبيل «مستضعفين». يعنى ضعيف شمرده شدگان، دست نارسان. در بعضى جاهاى ديگر تعبير دارد «مرجون لامر الله» يعنى درباره يك طبقه شما اساساً قضاوت نكنيد كه عاقبت اين ها چيست، بگوييد به خدا واگذار

نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست