responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 676

البته اين نماز جنبه تشريفاتى داشت و طرحى بود كه رژيم حاكم براى لوث كردن ماجراى شهادت امام ريخته بود و چنان كه در ميان دانشمندان شيعه مشهور است، حضرت مهدى ـ عج ـ به طور خصوصى بر جنازه پدر بزرگوارش، امام عسكرى(عليه السلام) نماز گزارد.[1]

تلاش مذبوحانه جعفر كذّاب

«ابوالأديان» مى گويد: من از خدمت گزاران امام عسكرى(عليه السلام) بودم و نامه هاى آن حضرت را به شهرها مى بردم. در مرضى كه امام با آن از دنيا رفت، به خدمتش رسيدم. حضرت نامه هايى نوشت و فرمود: اين ها را به «مدائن» مى برى، پانزده روز در سامرّاء نخواهى بود، روز پانزدهم كه داخل شهر شدى، خواهى ديد كه از خانه من ناله و شيون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته اند.

گفتـم: سـرور من! اگـر چنيـن شـود، امـام بعـد از شمـا كيست؟ فـرمـود: هـر كس كه پاسخ نامه ها را از تو بخواهد. عرض كردم نشانه بيش ترى بفرماييد. فـرمـود: هر كس بر جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من او است. گفتم: نشانه ديگـرى بفرماييد. فرمود: هر كس از آن چه در ميان هميان (كمربند) است خبر دهد، او امام بعد از من است. هيبت و عظمت امام مانع شد كه بپرسم: مقصود از آن چه در هميـان است چيست؟

من نامه هاى آن حضرت را به «مدائن» بردم و جواب آن ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرّاء شدم، ديدم همان طور كه امام فرموده بود، از خانه امام صداى ناله بلند است. نيز ديدم برادرش «جعفر» (كذّاب) در كنار خانه آن حضرت نشسته و گروهى از شيعيان، اطراف او را گرفته به وى تسليت و به امامتش تبريك مى گويند (!!)

من از اين جريان يكّه خوردم و با خود گفتم: اگر جعفر امام باشد، پس وضع


[1] صدوق، كمال الدين، باب 43، ص 475; مجلسى، بحار الأنوار، ج50، ص 332ـ 333.
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 676
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست