responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 554

روزانه محرومند، و كسى را نمى يابند كه نزد او شكوه كنند، يا اعانه اى از او دريافت كنند. درباره امور مسلمانان از خدا پروا داشته باش و به مهد نبوت و كانون مهاجران و انصار برگرد. آيا نمى دانى كه ولىّ امر مسلمانان مانند عمود خيمه است، هر كس بخواهد خيمه را بخواباند، ستون آن را از جا برمى كند؟

مأمون گفت: سرور من پيشنهاد شما چيست؟ حضرت فرمود: از اين سرزمين برو، و به محل آباء و اجدادت برگرد، و خود بر امور مسلمانان نظارت كن و آن را به ديگرى مسپار، چرا كه خداوند در مورد كارگزارانت از تو سؤال خواهد كرد.

مأمون از جا برخاست و گفت: سرورم!، فرمايش خوبى كردى، رأى صحيح همين است.

به دنبال اين گفتوگو، مأمون دستور داد مقدمات بازگشت به بغداد را فراهم كنند كه البته فضل بن سهل با آن مخالفت كرد... [1]

شهادت امام

هرچند مأمون به بخشى از اهداف خود از طرح وليعهدى امام رضا(عليه السلام)رسيد، اما حضور امام در مرو و درخشش شخصيت او و افزايش روزافزون محبوبيت و نفوذ او در افكار عمومى، بهويژه مناظرات طنين افكن حضرت كه گوشه هايى از آن ها گذشت، و مواضع معترضانه و انتقادى امام(عليه السلام)، نماز عيد فطر با شكوهى كه امام مى خواست به روش رسول خدا و اميرمؤمنان(عليه السلام) برگزار كند كه موجى ايجاد كرد كه البته با شيطنت فضل بن سهل، امام از نيمه راه برگشت[2] و همچنين نماز استسقائى كه امام برگزار كرد و باران رحمت الهى نازل گرديد[3] مجموع اين ها مأمون را دچار بيم و نگرانى كرد و حكومت و خلافت خود را در معرض خطر


[1] صدوق، عيون اخبارالرضا، ج1، ص 170ـ 171.
[2] رجوع شود به اصول كافى، ج1، ص 489ـ 490; عيون اخبارالرضا، ج1، ص 161ـ 162.
[3] رجوع شود به عيون اخبارالرضا، ج1، ص 179ـ 180.
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 554
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست