responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 408

منصور نوشت: بياييد ما را نصيحت كنيد.

امام پاسخ داد: اگر كسى اهل دنيا باشد، تو را نصيحت نمى كند و اگر هم اهل آخرت باشد، نزد تو نمى آيد(!)[1].

مُفتى تراشى

زمام داران بنى اميه مى كوشيدند با وسائل مختلف، مردم را از مكتب ائمه دور نگه داشته ميان آنان و پيشوايان بزرگ اسلام فاصله ايجاد كنند و به اين منظور مردم را به مفتيان وابسته به حكومت وقت ـ يا حداقل فقيهان سازشكار و بى ضررـ رجــوع مى دادند.

زمام داران عباسى نيز با آن كه در آغاز كار، شعار طرف دارى و حمايت از بنى هاشم را دستاويز رسيدن به اهداف خويش قرار داده بودند، پس از آن كه جاى پاى خود را محكم كردند، همين برنامه را در پيش گرفتند.

خلفاى عباسى هم مانند امويان، پيشوايان بزرگ خاندان نبوت را كه جاذبه معنوى و مكتب حيات بخش آنان مردم را شيفته و مجذوب خود ساخته و به آنان بيدارى و تحرك مى بخشيد، براى حكومت خود كانون خطرى تلقى مى كردند و از اين رو كوشش مى كردند به هر وسيله اى كه ممكن است، آنان را در انزوا قرار دهند.

اين موضوع، در زمان امام صادق(عليه السلام) بيش از هر زمان ديگر به چشم مى خورد. در عصر امام ششم حكومت هاى وقت به طور آشكار مى كوشيدند افرادى را كه خود مدتى شاگرد مكتب آن حضرت بودند، در برابر مكتب امام برمسند فتوا و فقاهت نشانده مرجع خلق معرفى نمايند، چنان كه «ابن ابى ذئب» و «مالك بن انس» را نشاندند!

منصور دوانيقى به همين منظور «مالك بن انس» را فوق العاده مورد تكريم قرارمى داد و او را مفتى و فقيه رسمى معرفى مى كرد. سخن گوى بنى عباس در


[1] مجلسى، همان كتاب، ج47، ص 184.
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست