responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 264

در پست خود ابقا كرد.

در آن زمان، منطقه شام زير نظر خود وليد بود. در عراق «حجاج»، در حجـاز «عثمان بن حباره»، و در مصر «قرة بن شريك» حكم رانى مى كردند و هريك از اين ها در بيدادگرى مشهور بودند. «عمر بن عبدالعزيز» (برادر زاده وليد) كه تا حدى دوست دار عدل و انصاف بود، با اشاره به حكومت ايـن چند نفـر در اين مناطـق مى گفت: زمين پر از ظلم و ستم شده است، خدايا مردم را از اين گرفتارى نجات بده![1]

گويا با توجه به اين بيدادگرى هاى سردمداران و مظلوميت وبى پناهى مسلمانان بود كه امام سجاد(عليه السلام) طى بيانى، مردم آن زمان را به شش دسته تقسيم كرده، زمام داران را به شير و مسلمانان را به گوسفندانى تشبيه مى نمايد كه در بين شير و گرگ و روباه و سگ و خوك گير كرده، گوشت و پوست و استخوانشان توسط شير دريده مى شود![2]

چرا امام چهارم قيام نكرد؟

اينـك كـه فضـاى سيـاسى زمـان حضـرت سجـاد تـا حـدى روشـن گـرديـد، به خـوبى متـوجه مى شـويم كه چـرا آن حضـرت قيـام نكـرد؟ زيـرا با رعـب و اختنـاق شديـدى كه در جـامعـه حكـم فـرما شـده بـود و با كنتـرل و تسلط شـديدى كه حكومت جبار اموى برقرار ساخته بود، هرگونه جنبش و حركت مسلحانه پيشاپيش محكوم به شكست بود و كوچك ترين حركت از ديد جاسوسان حكومت اموى پنهان نمى ماند; چنان كه روزى جاسوس عبدالملك در مدينه، به وى گزارش داد: على بن الحسيـن كنيـزى داشته، او را آزاد كرده و


[1] ابن اثير، همان كتاب، ج5، ص 11.
[2] صدوق، الخصال، تصحيح و تعليق: على اكبر غفارى، ص339 (باب الستة).
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست