responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 120

خستگى از جنـگ

جنگ جمل و صفين و نهروان، و همچنين جنگ هاى توأم با تلفاتى كه بعد از جريان حكميت، ميان واحدهاى ارتش معاويه و نيروهاى اميرمؤمنان(عليه السلام) در عراق و حجاز و يمن در گرفت، در ميان بسيارى از ياران على(عليه السلام) يك نوع خستگى از جنگ و علاقه به صلح و متاركه جنگ ايجاد كرد، زيرا طى پنج سال خلافت اميرمؤمنان(عليه السلام)، ياران آن حضرت هيچوقت اسلحه به زمين ننهادند; مگر به قصد آن كه فردا در جنگ ديگرى شركت كنند. از طرف ديگر، جنگ آن ها با بيگانگان نبود، بلكه در واقع با اقوام و برادران و آشنايان ديروزى آنان بود كه اينك در جبهه معاويه مستقر شده بودند.[1]

مردم عراق در واقع با اين دست و آن دست كردن، و كندى در گسيل داشتن نيروها براى جنگ با گروه هاى مختلف شام كه به حجاز و يمن و حدود عراق شبيخون مى زدند، عافيت طلبى و خستگى از جنگ را نشان مى دادند و اين كه عراقيان دعوت مجدد اميرمؤمنان(عليه السلام) ر ابه جنگ صفين به كندى اجابت نمودند، نشانه همين خستگى بود.[2]

دكتر «طه حُسين» پس از نقل ماجراى حكميت و پيچيده تر شدن اوضاع در پايان جنگ صفين، مى نويسد:

سپس (على) تصميم گرفت رهسپار شام گردد، اما منافقانِ اصحابش پيشنهاد كردند كه به كوفه بازگردد تا پس از جنگ، كارهاى خود را روبراه كنند و با جمعيت و آمادگى بيش ترى به سـوى دشمن روى آورند. علـى(عليه السلام)آنان را به كوفه باز آورد، ليكن ديگر از كوفه بيرون


[1] در جنگ جمل متجاوز از سى هزار نفر كشته شدند (تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 172) و در جنگ نهروان چهارهزار نفر از خوارج به قتل رسيدند (تاريخ يعقوبى، ج2، ص 182) و مجموع تلفات طرفين در جنگ صفين به صد و ده هزار نفر رسيد (مسعودى، مروج الذهب، ج 2، ص 393).
[2] شمس الدين، محمد مهدى، ارزيابى انقلاب حسين (ثورة الحسين)، ترجمه مهدى پيشوائى، ص 197 ـ 200.
نام کتاب : سيره پيشوايان نویسنده : پيشوايى، مهدى    جلد : 1  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست