responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 73

4) اُلوف: هزار و دوهزار و سه هزار تا نه هزار.

و امّا مركّب عبارت از باقى اعداد غير از مراتب اربعه مزبوره; و همه آن ها به توسّط «واو عطف» بر اين ها متفرّع و از تركيب و امتزاج اين ها حصول يابد ليكن در هر يك از يازده تا نوزده كه على القاعده «يك و ده» و «دو و ده» بايستى گفته شدى به خلاف قياس به جاى «واو عطف» لفظ «از» ـ كه به معنى «واو» و از جمله ادوات عطف مى باشد و در مبحث حروف خواهد آمد ـ آوردند، «يك از ده» و «دو از ده» شد و بدين قياس بعد از آن تصرّفات آتيه را معمول داشتند و بعضى گفته اند كه به جاى «واو عطف»، كلمه «بعد از» آورده و پس از آن، كلمه «بعد» را تخفيفاً از همه شان حذف كرده و بعد از آن، موافق شرح ذيل تغيير داده اند امّا باز هم به جهت تخفيف در هر يكى نوعى تصرّف كرده:

امّا در «يك از ده» بعد از حذف فتح همزه و خود «كاف» به جهت كثرت استعمال «يازده» گرديد و در «دو از ده» فتحه همزه را تخفيفاً به ماقبل خود دادند، «دوازده» شد و به جهت كثرت استعمال، «دال» را هم مفتوح خوانند و در «سه از ده» بعد از حذف همزه و تبديل «هاى خفى» كه به «ى» يا بالعكس «سيزده» شد و در «چهار از ده» يا «چار از ده» بعد از حذف لفظ «از» «چارده» و «چهار]ده[» شد و در «پنج از ده» بعد از حذف جيم و ازاله حركت همزه و تقديم و تأخير «الف و نون»، «پانزده» شد و در «شش از ده» حذف شين ثانى و ازاله حركت همزه، «شازده» گرديد و يا اين كه «شين» ثانى را به نون قلب كرده و با همزه مقدّم و مؤخّر كردند، «شانزده» گرديد و در «هفت از ده» بعد از حذف «تا» و كلمه «از» هفده گرديد و در «هشت از ده» بعد از حذف «شين» و «تا» و «همزه»، «هزده» شد و اين جا بعضى «زاى هوّز» را به «ژاى پارسى» مبدّل كرده و «هژده» خوانند و بعضى به «جيم ابجدى» تغيير داده و «هيجده» گويند و در «نه از ده» بعد از حذف «ه» و «همزه»، واوى به جهت دلالت بر ضمّه افزودند، «نوزده» شد.

و در اينجا پنج دستور است:

1) در جائى كه خواهند مراتب مذكوره اعداد اصليّه را در يك جا جمع نمايند، بايد به ترتيب الأكثر فالأكثر ذكر كرده و هريك را موافق مقصود با اسماء آحاد مصدّر نمود چنان كه گوييم: «يك هزار و سيصد و سى و هفت از هجرت گذشته تاريخ اين كتاب است».

2) در اعداد مركّبه پارسى از يازده تا نوزده، آحاد را پيش از عشرات آورده و از بيست تا صد برعكس نموده، عشرات را پيش از آحاد مذكور داشته و به واسطه «واو عطف» به يكديگر مربوط سازند: بيستو چهار، سىو پنج و مانند آن ها و گاهى به حكم ضرورت در اينجا نيز آحاد را مقدّم دارند. فردوسى:

سهوبيست سال از در بارگاه *** پراگنده گشتند يكسر سپاه

3) از آن رو كه اسم عدد در خودى خود ابهام دارد، لازم است كه به جهت رفع ابهام، معدود آن را بعد از آن مذكور داشت و معدود در اعداد اصليّه، هميشه مفرد بوده و بعد از عدد، مذكور گردد: ده اسب و صد استر; به خلاف اعداد وصفيّه كه معدود آن ها پيش از خودشان آيد، چنانچه مذكور خواهد شد. بلى، در جائى كه «ياى تنكير» به آخر معدود آيد، روا بود كه پيش از عدد درآيد: سالى شش، ماهى پنج، روزى چهار; بلكه گاه است كه بدون ياى تنكير هم از روى ضرورت، معدود را بر عدد مقدّم دارند. فردوسى:

بسى رنج بردم در اين سال سى *** عجم زنده كردم بدين پارسى

و گاهى معدود را به قرينه مقام، محذوف دارند: «اى كه پنجاه رفت و در خوابى».

نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست