responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 138

متّصل شده و سخت متّصل به اصول انگشتان باشد و در «چهار» بايد خنصر را بلند كرده و بنصر و وسطى را به همان حالت اوّلى بخوابانند و در «پنج» بنصر نيز بلند شده و فقط وسطى را به حال خود بخوابانند و در «شش» خنصر و وسطى مرفوع شده و فقط بنصر به حالت اوّلى خود مضموم ماند چنانچه سر انگشت بنصر بر وسط كف باشد و در «هفت» تنها خنصر را بايد عقد كرد به وضعى كه سران سخت مايل به جانب رُسغ باشد كه بند ميان كف و ساعد و در انسان جاى دست برنجن مى باشد و در «هشت» بنصر نيز به همان وضع سبعه بايد مضموم به خنصر باشد و در «نُه» وسطى نيز به همان شكل با بنصر و خنصر منضمّ گردد و بايد در اين عقود ثلثه اخيره ـ كه سبعه و ثمانيه و تسعه است ـ سر انگشتان نيك مايل به جانب رسغ باشد تا به عقود ثلثه اوّلى ـ كه واحد و اثنين و ثلثه است ـ مشتبه نگردد و به عبارت ديگر در اين سه صورت(7،8،9) بايد سرهاى انگشتان بر برآمدگى كه متّصل به زَند است، گذارده شود.

و در «ده» سر ناخن سبابه دست راست را بر مفصل اوّل ابهام بايد نهاد چنانچه فرجه ميان دو انگشت به حلقه مدوّر مشابه گردد و در «بيست» پشت ناخن ابهام راست را به طرف بند زيرين سبّابه ـ كه نزديكى وسطى است ـ بايد نهاد چنانچه بند عالى ابهام، ميانه اصول وسطى و سبّابه گرفته شود و در اين شكل مجرّد اتّصال ناخن ابهام به طرف عقد زيرين سبّابه دلالت بر عشرين كرده و وسطى را در دلالت به عشرين اصلا مدخلى نباشد زيرا كه اشكال و اوضاع وسطى از براى عقود آحاد متغيّر و متبدّل گردد و در «سى» ابهام را قائم داشته و سر انگشت سبّابه را بر طرف ناخن او بايد نهاد، از طرفى كه به جانب سبّابه است چنانچه وضع سبّابه با ابهام شبيه باشد به هيأت قوس و وتر تخميناً و اگر جهت سهولت عقد ابهام را خمى باشد، هم دلالت بر مقصود كرده و التباسى واقع نگردد و در «چهل» باطن سر انگشت ابهام را بر ظهر عقد زيرين سبابه بايد نهاد چنانچه ميان ابهام و طرف كف هيچ فرجه نماند و در «پنجاه» سبّابه را قائم و منتصب داشته و ابهام را تمام خم داده و بر كف بايد نهاد و در «شصت» ابهام را خم داده و باطن عقده اوّل يا دويّم سبّابه را بر پشت ناخن آن، بايد نهاد چنانچه ناخن بالمرّه مستور باشد و در «هفتاد» ابهام را قائم داشته و باطن عقده اوّل يا دويّم سبّابه را بر طرف ناخن آن، بايد نهاد به وضعى كه پشت ناخن يكسر مكشوف بوده و اصلا مستور نباشد و در «هشتاد» ابهام را منتصب داشته و سر ناخن سبّابه را بر پشت مفصل اوّل آن، بايد نهاد و در «نود» سر ناخن سبّابه بر مفصل دويّم ابهام، بايد نهاده شود چنانچه در عشره بر مفصل اوّل آن گذاشته مى شد و پوشيده نماند كه اين صور و اشكال هيژده گانه كه عبارت از آحاد تسعه و عشرات نه گانه باشد، در دست راست تحقّق مى يابد و از مقدّمه مطلب، هويدا و روشن گرديد كه شكلى كه در دست راست، دلالت بر عقدى از عقود آحاد دارد از يكى تا نُه در دست چپ دلالت بر همان عقد از عقود آحاد الوف كند از يك هزار تا نه هزار و همچنين آنچه در دست راست دلالت به يكى از عقود نه گانه عشرات دارد، از ده تا نود، در دست چپ دلالت به همان عقد از عقود مآت مى نمايد از يك صد تا نهصد و از اين رو ديگر حاجت به شرح مراتب مآت و الوف نداريم زيرا كه اشكال مآت تسعه در درست چپ بعينها اشكال عشرات تسعه است در دست راست و همچنين اوضاع الوف نه گانه در دست چپ، همان صور آحاد نه گانه است در دست راست و همچنين تشكيل مركّب ثنائى يا ثلاثى يا رباعى از مراتب اربعه مشروحه كه آحاد و عشرات و مآت و الوف باشد مانند: «نود و شش» و «سيصد و هفتاد و پنج» و «چهارهزار و شش صد و هشتاد و هشت» و مانند اين ها از بيانات سابقه روشن و به ادنى تأمّل واضح و هويدا مى گردد.

و امّا شكل نوزدهم كه از براى ده هزار موضوع شده و در مقدّمه مطلب با مكان تعداد آن هم با اصابع اشاره نموديم، پس بايد طرف انمله ابهام چپ يا راست به طرف تمام انمله سبّابه و قدرى از عقد دويّم آن متّصل باشد چناچه سر ناخن سبّابه با سر ناخن ابهام برابر بوده و طرفش به طرف آن باشد و بعضى گفته كه بايد طرف سر ابهام بر طرف سبّابه

نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست