«چون» از ادوات تشبيه و زمان و شرط و تعليل و استفهامند.
«چه» به فتح اوّل، ادات تصغير است و به كسر آن، از ادوات موصول و كثرت و كنايه و استفهام و علّت و فاعليّت در شمار است; و گاهى به معنى «هر چه» بوده; و گاهى مساوات را باشد.
چو آهنگ رفتن كند جان پاك *** چه بر تخت مردن چه بر روى خاك
همه كس طالب يارند، چه هشيار ]و[ چه مست *** همه جا خانه عشق است، چه مسجد چه كنشت
«چى» فاعليّت را باشد همچو توتونچى و غيره.
«چيز» از كنايات است.
خ
«خن» از ادوات مكان.
«خود» ضمير مشترك و از حروف زيادت است.
«خيلى» از كنايات.
د
«دار» محافظت و مالكيّت را باشد: خانه دار.
«دان» مفيد ظرفيّت است.
«در» از حروف زيادت و مفعول فيه و ظرفيّت و گاهى دخول و خروج را افاده نمايد: «درآمد» يعنى داخل شد، «دررفت» خارج شد.