responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 237

بـه نحـوى معنى مى كند كه مفاد آن اين مى شود كه خدا جسم است و برتخت خود (عرش) قرار دارد، اين معنى در صورتى رسوخ پيدا مى كند كه ملاحظه مى كند كه لفظ «استوى» در قرآن به معنى « قرار گرفتن» نيز به كار رفته است مانند « وَاسْتَوَتْ عَلىَ الْجُودِى» ( هود، آيه 44) كشتى نوح بر روى كوه « جودى» مستقر گرديد.

درحالى كه در كنار اين معنى احتمال ديگرى نيز دركار است و آن اين كه «استوا» به معنى « استيلا» و « تسلط» بوده واين جمله كنايه از استيلاءتدبيرى خدا بر آسمانها و زمين مى باشد همچنانكه استيلاءِ امراء بر تخت خود كنايه از استيلاء آنان بر كشـور خـود مى باشـد و اين معنى با توجـه به اين كه اين لفظ در معنى «استيلاء» در قرآن [1] و در لغـت عرب [2] نيز به كار رفته است، در صورتى تجلى بيشترى پيـدا مى كند كه توجـه كنيم كه مـا قبـل و مـا بعـد آيـه پيرامون آفرينش آسمانهـا و زمـين سخن مى گويد، و هدف اين است كه خدا پس از خلقت آنها، زمام قدرت و تدبير زمين و آسمان را در دست گرفت و تدبير آنها را به «اِلهْ» ويا «آلِهَه» واگذار نكرد.

اكنون در تعيين يكى از دو ، بايد به « ام الكتاب» مراجعه كرد يعنى آيه اى كه آنچنان از صراحت برخوردار باشد كه هرنوع نفوذ ترديد را از خود براند، وقتى به چنين آياتى مراجعه مى كنيم مى بينيم خدا خود را چنين توصيف مى كند:(لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىٌ) ( شورى،آيه 7) براى او نظير و مانندى نيست طبعاًچيزى كه نظير و مانند ندارد، نمى تواند موجود جسمانى باشد و بر روى تخت قرار بگيرد، ناچار بايد گفت، معنى دوم متعين است ولى گروه منحرف و پيشداور، اين نوع آيات را دست آويز كرده و به فتنه جوئى پرداخته و آن را طبق هوى و هوس خود وبه غير مقصود واقعى ارجاع ( تأويل) مى كنند.

2 ـ انسان در نخستين برخورد با آيه هاى:

( وُجوُهٌ يَوْمَئِذ ناضِرَةٌ اِلى رَبِّها ناظِرَة) ( قيامت، آيه 22 ـ 23)

« چهره هائى آن روز شاداب است و به سوى پروردگار خود مى نگرند».


[1] سوره مؤمنون، آيه 28 .
[2] وقد استوى بشر على العراق من غير سيف و دم مهراق
نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست