نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 89
کلمهها
ملائکه: مفرد آن ملک است، اکثر علماء عقیده دارند که ملک از «الوک» مشتق
است و آن به معنی رسالت میباشد بنا بر این میم آن زائد است رجوع شود به
قاموس قرآن، لغت (ملک). خلیفه: نائب. جانشین. یسفک: سفک به معنی ریختن است، خواه ریختن خون باشد یا آب یا شیء مذاب، بقولی: به ریختن خون اختصاص یافته است، در قول دیگر: معنایش فقط ریختن خون است. آدم: لفظی است غیر عربی (دخیل) اکثریت اهل لغت آن را علم شخص گرفته و نام یک نفر میدانند، به نظر بعضی علم نوع است مثل انسان و بشر. انبئونی:
نبأ بقول بعضی مطلق خبر است و به قول بعضی: خبری که دارای اهمیت و فائده
است، قرآن مجید قول دوم را تأیید میکند در ماجرای قیامت آمده: عَمَّ
یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ نبأ/ 2 «انبئونی» از انباء و آن
از نبأ است. تبدون: این کلمه از ابداء به معنی آشکار کردن از بدو به معنی ظهور و آشکار شدن است. تکتمون: کتم و کتمان به معنی پنهان کردن است. «تکتمون»: پنهان میدارید. اسجدوا:
سجده در لغت به معنی تذلل و خضوع و اظهار فروتنی و در شرع گذاشتن پیشانی
بر زمین است «اسجدوا» ظاهرا امر به خضوع و فروتنی است.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 89