نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 56
آن ضوء است. صم: اصم: کر مادرزاد، بقولی مطلق کر است، جمع آن صم: اصل آن صمم بمعنی بستن است. بکم: ابکم: لال مادرزاد. جمع آن بکم است، اخرس به معنی مطلق لال است خواه مادرزاد باشد یا بعدا لال شده باشد. عمی:
اعمی: کور. جمع آن عمی (بر وزن قفل) است، عمی (بر وزن عبد) به معنی کوری و
نیز به معنی فقدان بصیرت است این کلمه در قرآن مجید هم در کوری ظاهری و هم
در فقدان بصیرت بکار رفته است، چنان که مراد از آن در آیه فقدان بصیرت
است. صیب: ابر باران ریز، طبرسی آن را باران معنی کرده، راغب و غیر او
ابر باران ریز گفتهاند، مناسب آیه شریفه معنای دوم است چون رعد و برق و
صاعقه در ابر است نه در باران. صواعق: جمع صاعقه. باید دانست: رعد صدای
ابر، برق نور ابر، صاعقه خط قرمز و نورانی است که در اثر تخلیه بار
الکتریکی میان ابرها ظاهر میشود و آن مبدء نور است. اصابع: اصبع: انگشت، اصابع: انگشتها. آذان: اذن (بر وزن شتر) گوش. جمع آن آذان است. یخطف: خطف: ربودن و اخذ کردن به سرعت «خطفه استلبه بسرعة»«یخطف» میرباید.
شرحها
آیات دوازدهگانه در بیان اوصاف منافقان و مآل کار آنهاست در گذشته گفته
شد که منافق دارای دو چهره است، لذا شناختن منافق فقط باوصاف و اعمال
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 56