نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 484
[سوره البقرة (2): آیه 258]
اشاره
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ
اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ
یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ
یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ
فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
(258) 258- آیا نگاه نکردی به آنکه با ابراهیم درباره پروردگار او محاجه
کرد زیرا که خدا به او ملک عطا کرده بود، ابراهیم گفت: خدای من آنست که
زنده میکند و میمیراند گفت: من زنده میکنم و میمیرانم، ابراهیم گفت:
خدا خورشید را از مشرق میآورد تو او را از مغرب بیاور، (در این حال) آنکه
کفر میورزید مبهوت شد، خدا گروه ظالمان را هدایت نمیکند.
کلمهها
حاج: محاجه در آیه به معنی مخاصمه و مجادله است، حجت در اصل دلیلی است که مقصود را روشن میکند، معنای اولی آن «قصد» است. ملک: (بضم میم) حکومت. پادشاهی. بهت: بهت به معنی تحیر و سرگردانی است، بهتان دروغی است که شخص را مبهوت میکند.
شرحها
این آیه مصداق و نمایشی است از طاغوت که در آیه گذشته بررسی شد، طاغوت
در برابر پیامبر خدا ایستاده و ادعاء خدایی میکند و میگوید: حیات و مرگ
در دست من است، باید مردم مرا خدا بدانند و مرا بندگی کنند، بالاخره
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 484