نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 132
کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ
لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ این آیه نشان میدهد که بنی اسرائیل
میتوانستند از آن شرائط به بهترین وجهی برای حال و آینده خویش استفاده
کنند ولی قدر آن را ندانستند و با موسی و دیگران به مخالفت برخاستند، نتیجه
وخیم عصیان به خودشان برگشت.
نکتهها
شفاعت:
گفتیم که: شفع و شفاعت هر دو مصدر هستند به معنی ضمیمه کردن چیزی به
چیزی، ظاهرا شفاعت را از آن شفاعت گفتهاند که شفیع خواهش و وساطت خویش را
به ایمان و عمل ناقص شفاعت شده ضمیمه میکند، هر دو مجموعا پیش خدا اثر
میکنند، بحث درباره شفاعت مفصل است باید به کتابهای دیگر رجوع نمود در
قاموس قرآن آن را تا حدی مشروح آوردهام، در اینجا فقط به تناسب این کتاب
میگوئیم: آیات شفاعت در قرآن سه دستهاند. 1- دسته اول راجع به اینکه
شفاعت مال خداست و خدا خودش شفیع است مثل: لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ
وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ انعام/ 51 و 70 قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً
زمر/ 44 ما قبل آیه دوم راجع به عذاب آخرت و ما قبل آیه سوم راجع به بت-
پرستان است. آیه سوم دلالت دارد که شفیع قرار دادن به عهده خدا است او
هر کس را بخواهد شافع میکند نه شما که بتها را شفیع میپندارید، آیه اول و
دوم ظاهرا دلالت دارند به اینکه خدا خودش واسطه است در رساندن رحمت. و اگر
«من دونه» در تقدیر «من دون اذنه» باشد آن وقت این سه آیه نظیر آیاتی
خواهند بود که شفاعت را منوط به اذن خدا میکنند. در آیاتی نظیر اللَّهُ
الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ
أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 132